صفت ها در زبان انگلیسی برای توصیف شخصیت

بروز رسانی شده در 17 بهمن1402

4 / 5. تعداد رای: 1

صفت ها

برای توصیف اشخاص در زبان انگلیسی از صفت های گوناگونی استفاده میکنیم که نظر مارا راجع به فردی که میشناسیم توضیح بده اول از همه باید بدونیم که وقتی یک نفر اصلا سخت نمیگیره براش از چه صفتی استفاده میکنیم؟

و یا برای کسی که تو کاراش اصلا با کسی شوخی نداره و حواسش خیلی به کار هاش هست رو چی صدا میکنیم. وقت رو هدر نکنیم و بریم سراغ صفت  ها:

صفت ها در زبان

Nothing seems to bother Donna. She just rolls with the punches.

به نظر می رسد هیچ چیز دونا را آزار نمی دهد

roll with the punches


to not allow difficulties or criticism to discourage you or affect you badly. He has impressed all sides by his ability to negotiate and willingness to roll with the punches..

She’s pretty easygoing.

او خیلی راحت است.

Jason never wastes time at work and always gets a lot done.

جیسون هرگز وقت خود را در محل کار تلف نمی کند و همیشه کارهای زیادی انجام می دهد.

He’s quite hardworking

او کاملاً سخت کوش است

Andrés is always helpful. He’s aware of other people’s needs.

آندرس همیشه کمک کننده است. او از نیازهای دیگران آگاه است

He’s really considerate.

او واقعا با ملاحظه است.

Sonia’s a tennis champion, but she doesn’t think she’s better than anyone else.

سونیا یک قهرمان تنیس است، اما فکر نمی‌کند بهتر از دیگران باشد.

She’s quite modest.

او کاملا متواضع است.

Eric is not at all shy. He loves meeting and chatting with new people.

اریک اصلا خجالتی نیست. او عاشق ملاقات و گفتگو با افراد جدید است

He’s so outgoing.

او خیلی برون گرا است.

You can trust Irene to be reliable. She always does a good job and finishes it on time.

شما می توانید به ایرین اعتماد کنید که قابل اعتماد است. او همیشه یک کار خوب انجام می دهد و آن را به موقع تمام می کند.

She’s very trustworthy.

او بسیار قابل اعتماد است

Jared rarely acts silly. He is thoughtful and pays attention to the important things.

جارد به ندرت احمقانه رفتار می کند. متفکر است و به چیزهای مهم توجه می کند.

He’s pretty serious

او خیلی جدی است

Isabelle and Anna enjoy chatting with each other.

ایزابل و آنا از چت کردن با یکدیگر لذت می برند.

They’re really talkative.

آنها واقعاً پرحرف هستند.

اونچه تا اینجا با هم کار کردیم مجموعه ای لز صفت ها بودن که تا سطح ابتدایی زبان هر کسی باید بلد باشه هرچه جلو تر بریم صفت های بهتری رو میتونیم پیدا کنیم برای مکالمه به زبان انگلیسی

مجموعه ی زیر صفت هایی رو بررسی میکنه که به سطح توان عمومی زبان شما اضافه میکنه.

Other adjectives

 Polite

با ادب

She’s always very polite.

 impolite

بی ادب

Would it be impolite of me to ask exactly where you’ve been?

punctual

وقت شناس

She’s always very punctual for appointments.

rude

بی ادب

I didn’t mean to be rude, but I had to leave early.

friendly

دوستانه

Why is he suddenly so friendly towards you, Charlotte?

unfriendly

غیر دوستانه

The villagers were really quite unfriendly towards us.

nice

خوب

You look nice in that suit.

Liberal

لیبرال

He has quite liberal views for someone of his generation

Conservative

محافظه کار

conservative views

Interesting

جالب

I found his talk very interesting.

 Intelligent

باهوش

a group of highly intelligent (=very intelligent) students

 Independent

مستقل

صفت ها

We need a central bank that is independent of the government.

 روزی میرسه که در زبان انگلیسی باید خودتون رو توصیف کنید من توصیه میکنم که به مکالمه زیر گوش کنید و شما هم سعی کنید خودتون رو در چند جمله تو کامنت ها توصیف کنید تا بتونم شما رو اصلاح کنم.

A: So how would you describe yourself?

B: Me? Well, I’d say I’m pretty easygoing. I don’t let things get to me.

A: Easygoing? I see you as serious.

B: You think so? I don’t see myself that way. In any case, can’t you be both easygoing and serious? A: I guess. And how would you describe me? B: You? I see you as pretty outgoing.

A: You do? Why do you say that?

B: Because you tend to be talkative and you seem like being with people a lot.

خودتو چطوری توصیف میکنی؟

ب: من؟ خوب، من می تونم بگم که من بسیار راحت هستم.

نمیزارم هر چیزی زود ناراحتم کنه

راحت؟ به نظرم که جدی هستی؟.

اینطور فکر می کنی؟ من که خودم رو اینطور نمیبینم

  در هر صورت نمی توانید هم راحت باشید و هم جدی؟

  چرا فک کنم. تو من رو چطوری توصیف میکنی؟

تو؟ من تو رو بسیار برونگرا می بینم.

  واقعا؟ چرا اینطوری میگی؟

چون تمایل به پرحرفی داری و به نظر می رسه که زیاد با مردم هستید

لطفا بعد از تلفظ من در هر جمله صوت رو نگه دارید و شما هم تکرار کنید.

خلاصه

من سعی کردم اونچه که شما برای توصیف خودتون احتیاج داشتید رو بگم حالا نوبت شماست که با سعی و کوشش بتونید خودتون رو خوب معرفی کنید. لطفا تو کامنت ها نظذتون رو راجع به شخصیت خودتون بیان کنید.

برنامه آموزش گروهی چله زبان
این یک برنامه عمومی رایگان است که هدف آن آموزش گروهی زبان در ۴۰ روز است .

اگر علاقمند به شرکت در این برنامه رایگان هستید میتوانید با پر کردن فرم زیر در خبرنامه چله زبان شرکت کنید و هرروز ایمیل های درس های این برنامه را دریافت کنید .

6 پاسخ

    1. Certain suffixes, when added to the ends of nouns or verbs, can transform them into adjectives.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *