تنوع انواع گرامر ها در زبان انگلیسی بسیار زیاد است و یادگیری هر کدام فرمول و ساختار به خصوصی دارد. در این مقاله گرامر Parts of Speech ، که معنای آن اجزای کلام است با جزئیات مربوط به آن مورد بررسی قرار می گیرد. برای مشاهده و آموزش انواع گرامر ها می توانید به صفحه گرامر زبان انگلیسی مراجعه نمایید و مهارت های خود را در این زمینه تقویت کنید.
اجزای کلام یا گرامر Parts of Speech چیست ؟
گرامر Parts of Speech یا همان اجزای کلام ، همانند ستون های یک ساختمان عمل می کنند. و به شما در ساختن جملاتی صحیح و دقیق در زبان انگلیسی کمک می کند. هر کلمه ای که در یک جمله می بینید وظیفه خاصی را برای کامل کردن آن جمله بر عهده دارد.
آموزش part of speech ، اجزای کلام
در ادامه آموزش part of speech را به شما می دهیم. و اجزای کامل کننده جمله را که جزو اجزای کلام است ، به طور کامل با مثال برای part of speech ، برایتان آورده ایم.
اسم Noun
از مهم ترین اجزای کلام که در تمامی جملات وجود دارد به اسم Noun می توانیم اشاره کنیم. تعریف آن ، صحبت کردن در مورد هر شخص ، مکان ، شئ ، ایده یا … است و شامل انواع گوناگون دیگری نیز می باشد. برای درک بهتر ، به انواع اسم با مثال هایشان دقت نمایید.
اسم جمع : به اسمی گفته می شود که به بیشتر از یک شخص یا یک شئ اشاره دارد و به آخر آن اسم جمع پسوند s- اضافه می کنیم. به طور مثال : books ، apples ، flowers
اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش : این دو اسامی همانطور که از نامش پیداست. اسم هایی هستند که می توانند یا قابل شمارش باشند مانند car ، house یا غیر قابل شمارش air ، sugar . برای کسب اطلاعات بیشتر بر روی اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش کلیک کنید.
اسم مشترک : این اسم به گروهی از اشیا ، مکان ها ، افراد ، ایده ها و … اشاره دارد. مانند : country به معنای کشور است و هر کشوری که در جهان وجود دارد زیر مجموعه این اسم مشترک است. یا tree که ترجمه آن درخت می شود هر درختی که در طبیعت وجود دارد یک اسم مشترک است.
اسم خاص : به مکان ، شخص یا هر چیز دیگری که منحصر به فرد است اسم خاص می گویند.
Paris ، پاریس پایتخت فرانسه است و جزو اسامی خاص محسوب می شود یا Mount Everest قله اورست ، بلندترین قله جهان است در نتیجه منحصر به فرد است و در دسته اسامی خاص قرار می گیرد.
اسم مادی : این اسامی به چیز هایی گفته می شود که بتوانید با حواس پنج گانه آن ها را لمس و درک کنید.
همانند : stone یا سنگ یک جسم مادی به حساب آورده می شود که می توانید آن را لمس کنید.
food ، غذا چیزی است که می توان خورد و جزو اسم مادی است.
اسم انتزاعی : بر عکس اسم مادی ، این اسم به مفاهیم ، ایده ها ، احساسات و … اشاره دارد و نمی توان با حواس پنج گانه آن ها را لمس کرد.
justice به معنای عدالت ، انصاف و برابری است و یک مفهوم انتزاعی محسوب می شود یا sadness ، غم یک احساس انتزاعی است که نمی توانیم آن را ببینیم و با حواس پنج گانه لمس کنیم.
ضمیر Pronoun
کاربرد ضمیر در جمله بدین صورت است که جایگزین اسم می شود تا از تکرار آن جلوگیری کند. ضمیر نیز مانند اسم انواع مختلفی دارد که به معرفی آن ها می پردازیم.
ضمایر شخصی : این ضمایر به جای اسم افراد یا اشیا در جمله می نشیند. و ۳ مدل دارد که شامل :
ضمایر فاعلی 👈 ( I من ) , ( you تو ، شما ) , ( he او مذکر ) , (she او مونث ) , ( it آن ) , ( we ما ) , ( they آنها )
ضمایر مفعولی 👈( me من ) ,( you تو ، شما ) , ( him او مذکر ) , ( her او مونث ) , ( it آن ) , ( us ما ) , ( them آن ها)
ضمایر ملکی 👈 ( mine مال من ) , (مال تو ، مال شما yours ) , ( his مال او مذکر ) , ( hers مال او مونث) ,( its مال آن برای حیوانات و اشیا ) , ( ours مال ما ) , ( theirs مال آنها )
ضمایر اشاره : به هر چیز نزدیک یا دور به کسی که جمله را بیان می کند اشاره دارد.
( this این ، برای یک چیز نزدیک ) , ( آن ، برای یک چیز دور that ) , ( these این ها ، برای چندین چیز نزدیک ) , ( those آن ها ، برای چندین چیز دور )
مثال 👈 This is my book. Those are apples
ضمایر پرسشی : انواع این ضمایر ، برای سوال پرسیدن مورد استفاده قرار می گیرد.
( who چه کسی؟ ) , ( whom چه کسی را ؟ ) , ( whose کیست ؟ ) , ( what چه چیزی ؟ ) , ( which کدام ؟ )
مثال 👈 ? Who are you ? What is that
ضمایر نسبی : هنگامی که دو جمله را می خواستید به یکدیگر متصل کنید و به اسمی که قبل از آن آمده اشاره کنید می توانید از ضمایر نسبی استفاده کنید.
( who چه کسی ؟ ) , ( whom چه کسی را ؟ ) , ( whose کیست ؟ ) , ( which کدام ؟ ) , ( that که )
مثال 👈 The girl who is reading a book is my sister
ضمایر انعکاسی : تعریف این ضمیر اینگونه است که به فاعل جمله برمیگردد و نشان می دهد که فاعل عمل را بر روی خودش انجام می دهد.
مفرد : ( myself خودم ) , ( yourself خودت ، خودتان ) , ( himself خودش ، مذکر ) , ( herself خودش ، مونث ) ( itself خودش ، برای اشیا و حیوانات )
جمع : ( ourselves خودمان ) , ( yourselves خودتان ) , ( themselves خودشان )
مثال 👈 They enjoyed themselves at the party
ضمایر متقابل : این ضمیر زمانی کاربرد دارد که ، عمل و کار متقابلی بین دو یا چند نفر انجام می شود.
each other : به معنای یکدیگر ( معمولا برای دو نفر )
one another : به معنای یکدیگر اما معمولا برای بیشتر از دو نفر مورد استفاده قرار می گیرد.
مثال 👈 They love each other آن ها یکدیگر را دوست دارند.
The students help one another with their homework دانش آموزان در انجام تکالیف به یکدیگر کمک می کنند
نکته : انتخاب ضمیر مناسب به نقشی که در جمله دارد و جایگزین چه اسمی می شود بستگی دارد.
فعل Verb
در زبان انگلیسی فعل اصلی و کمکی نقش مهمی را در جملات ایفا می کنند. و وجود آن در جمله به ما نشان می دهد که زمان جمله چیست ، یک شخص چه کاری انجام می دهد ، چه حالتی و یا در کجا قرار دارد. فعل ها انواع مختلفی دارد که در ادامه آن ها را مشاهده می کنید.
افعال اصلی : در این قسمت ، افعال اصلی معنای اصلی جمله را می رسانند مانند She eats an apple .
افعال کمکی : این افعال به افعال اصلی کمک می کنند تا وجه ، زمان و حالت جمله را مشخص کنند. شامل :
- بودنbe
- داشتن have
- انجام دادن do
مثال 👈 I have eaten an apple
من یک سیب خورده ام
افعال مودال : امکان ضرورت ، اجازه یا توصیه ای را بیان می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر از این افعال ، بر روی افعال مودال Modal Verbs کلیک کنید.
نکته : افعالی که در زبان انگلیسی وجود دارند هر کدام زمان های مختلفی دارند و برای بیان کردن آن زمان خاص مورد استفاده قرار می گیرند.
صفت Adjective
صفت کلمه ای است که برای توصیف کیفیت یا کمیت اسم بعد از خودش ، در جملات به کار می رود. نکاتی که در مورد صفت باید به یاد داشته باشید عبارتند از :
– رنگ ها از لحاظ مقوله دستوری صفت هستند مانند : red , blue , green , yellow
– صفت ها هیچ وقت در جملات جمع بسته نمی شوند چه با اسم جمع و چه با اسم مفرد.
– بعد از افعال توبی ، صفت در جمله می نشنید. افعال توبی شامل am ، is ، are می شوند. The weather is warm
صفت ها از انواع مختلفی تشکیل شده است و در این بخش ، مورد بررسی قرار می گیرد.
صفات توصیفی : این دسته از صفات ، ویژگی ها و خصوصیات فیزیکی یا ذهنی هر چیزی را توصیف می کند.
مانند :
The food was delicious غذا بسیار خوشمزه بود
A big house. یک خانه بزرگ
She is a beautiful girl. او یک دختر زیبا است
صفت های محدود کننده : مالکیت و ترتیب را در یک جمله مشخص می کنند.
I have three cats. من سه تا گربه دارم
This is my book. این کتاب من است
The first person to finish wins. اولین نفری که تمام کند برنده میشود
صفت استفهامی یا پرسشی : همان طور که از نامش پیداست برای پرسیدن سوالات ، در جمله مورد استفاده قرار می گیرد.
- Which
- What
- Whose
Which book do you want? کدام کتاب را میخواهی
What color is your car? ماشین شما چه رنگی است
Whose is this pen? این خودکار کیست
صفت های مرکب : در جمله از ترکیب دو یا چند کلمه ساخته می شوند.
A snow-white horse. اسبی به سفیدی برف
A long-haired cat. گربه ای با موهای بلند
صفات مقایسه ای : برای دو چیزی که نیاز به مقایسه شدن دارند صفات مقایسه ای در جمله کاربرد دارد.
This apple is bigger than that one. این سیب از آن یکی بزرگ تر است
She is taller than her brother. او از برادرش قد بلند تر است
صفت تفضیلی : هر ویژگی دارای بالا ترین یا پایین ترین کیفیت است برای نشان دادن این موارد در جمله از صفت تفضیلی می توانید استفاده کنید.
This is the biggest house on the street. این بزرگ ترین خانه در خیابان است
She is the most beautiful girl I know. او زیبا ترین دختری است که می شناسم
صفات ملکی : برای نشان دادن مالکیت در هر موردی ، صفت های ملکی در جمله آورده می شود.
This is my car. این ماشین من است
They are our friends. آنها دوستان ما هستند
قید Adverb
در زبان انگلیسی قید ها برای اینکه به ما نشان دهد یک کار چگونه ، کجا ، چه زمانی و تا چه اندازه انجام می شود کاربرد دارد. محل قرار گیری قید ها در جمله ، گاهی قبل از فعل و گاهی بعد از فعل قرار می گیرد. همچنین قید های زمان و مکان می توانند در ابتدای جمله نیز باشند. قید ها شامل انواع مختلفی هستند و شامل :
قید زمان : این قید زمان اتفاق یک کاری را در جمله نشان می دهد.
- now اکنون ، حالا
- later بعداً ، بعد
- yesterday دیروز
- tomorrow فردا
- always همیشه
- never هرگز
She is coming to visit tomorrow. او فردا برای دیدن می آید
He always forgets his keys. او همیشه کلید هایش را فراموش می کند
I have never been to Paris. من هرگز به پاریس نرفته ام
قید مکان : این قید ، مکانی را که یک اتفاق در آن جا پیش آمده است را در جمله مشخص می کند.
- here اینجا
- there آنجا
- everywhere همه جا
- nowhere هیچ جا
- inside داخل
- outside خارج
Put the book there. کتاب را آنجا بگذار
I searched everywhere for my keys. من همه جا دنبال کلید هایم گشتم
I can’t find my phone nowhere. من نمی توانم تلفن همراهم را هیچ جا پیدا کنم
Let’s go inside. بیایید داخل برویم
قید حالت : چگونگی یک کار را از قید حالت می توان متوجه شد.
- quickly به سرعت
- slowly به آرامی
- carefully با دقت
- badly بد
- well خوب
She runs quickly. او سریع می دود
The turtle walks slowly. لاک پشت آهسته راه می رود
Drive carefully in the rain. در باران با دقت رانندگی کن
He plays tennis badly. او بد تنیس بازی می کند
She sings well. او خوب می خواند
قید تکرار : تعداد تکرار شدن یک کار در جمله مشخص می شود.
- always همیشه
- often اغلب
- sometimes گاهی
- rarely به ندرت
- never هرگز
She always gets up early. او همیشه زود بیدار می شود
I often go to the gym. من اغلب به باشگاه می روم
We sometimes eat pizza on Fridays. ما گاهی جمعه ها پیتزا میخوریم
It rarely snows here. به ندرت اینجا برف می بارد
I have never been to Australia. من هرگز به استرالیا نرفته ام
حرف اضافه Preposition
در جملات انگلیسی ، بین اسم ، ضمیر یا عبارت های اسمی با بخش دیگر رابطه ای وجود دارد. وجود حرف اضافه در جمله ها این رابطه را به ما نشان می دهد.
- In در
- On روی ، بر روی
- at در ، به
- with با ، همراه با
- for برای
She lives in Tehran. او در تهران زندگی می کند
The book is on the table. کتاب روی میز است
I will meet you at the library. من تو را در کتابخانه ملاقات خواهم کرد
I went to the park with my friends. من با دوستانم به پارک رفتم
She is saving money for a vacation. او برای تعطیلات پول پس انداز می کند
حرف ربط Conjunction
کاربرد حرف یا کلمه ربط ، زمانی است که می خواهیم کلمات ، عبارات و جملات را به یکدیگر متصل کنیم تا ادامه پیدا کند. این حروف ربط به ما کمک می کند تا مکالمات مان را به صورت روان به یکدیگر بچسبانیم. حروف ربط به دو دسته هم آهنگ و ناهماهنگ تقسیم می شوند.
حروف ربط هم آهنگ : کلمات یا عباراتی را که با هم مرتبط هستند به هم متصل می کند.
- And و
- But اما
- Or یا
- So بنابراین
- For زیرا
- Nor نه ، و نه
- Yet با این حال
I like apples and bananas. من سیب و موز دوست دارم
She is tall but he is short. او بلند قد است اما او کوتاه قد است
حروف ربط ناهماهنگ : عبارت وابسته به یک عبارت اصلی را به یکدیگر وصل می کند. برخی از رایج ترین حروف ربط ناهماهنگ شامل موارد زیر می شود.
- Because زیرا
- Although اگر چه
- When وقتی
- While در حالی که
- Before قبل از
- After بعد از
Because I am tired, I will go to bed. چون خسته ام ، به رختخواب می روم
Although it was raining, we went for a walk. اگر چه باران میآمد ، ما برای پیاده روی رفتیم
I will call you when I get home. وقتی به خانه رسیدم ، به تو زنگ می زنم
She was studying while he was watching TV. او در حالی که او تلویزیون نگاه می کرد ، مشغول مطالعه بود
Before you go, turn off the lights. قبل از رفتن ، چراغ ها را خاموش کن
After school, I usually do my homework. بعد از مدرسه ، معمولاً تکالیفم را انجام می دهم
حرف ندا Interjection
انواع حروف ندا در زبان انگلیسی ، برای بیان احساسات یا واکنش های ناگهانی مورد استفاده قرار می گیرد. این حروف علاوه بر جمله ، به تنهایی نیز کاربرد دارد.
- شادی Wow ! Great ! Fantastic
- تعجب Oh ! Ah ! Wow
- خشم Ugh ! Oh no
- ترس Oops ! Yikes
- سلام و خداحافظی Hi ! Hello ! Goodbye
- تایید Yes ! Okay
- انکار No ! Nope
Wow ! That’s amazing! وای ! این فوق العاده است
Ouch پ! That hurts! آخ ! این درد داره
Hello ! How are you? سلام ! حالت چطوره؟
Goodbye ! See you later. خداحافظ ! بعدا می بینمت
جمع بندی
به انتهای مطالب آموزشی گرامر Parts of Speech یا همان اجزای کلام رسیدیم. و با ۸ اجزای مهم و اصلی آن آشنا شدید. یادگیری مهارت های زبان انگلیسی به شما کمک می کند در هر زمینه ای پیشرفت داشته باشید. امیدواریم این مطالب برایتان مفید بوده باشد.