رانندگی کردن در کشور های انگلیسی زبان نیازمند الزاماتی است، که یکی از مهم ترین آن ها یادگیری اصطلاحات رانندگی به انگلیسی است. در این مطلب پرکاربردترین اصطلاحات و عبارات هنگام رانندگی را به شما معرفی می کنیم. همچنین اگر قصد دارید دایره لغات خود و گرامر زبان انگلیسی را آموزش ببینید پیشنهاد می کنیم تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
اصطلاحات رانندگی به انگلیسی
این اصطلاحات در زمینه های مختلفی قابل بررسی است. به عنوان مثال نماد ها یا تابلو ها، اجزای ماشین، موقعیت های مختلف هنگام رانندگی و …. در ادامه ابتدا موقعیت هایی که می تواند هنگام رانندگی برایمان پیش بیاید را بررسی می کنیم و مثال هایی از هر کدام را با هم می بینیم.
اصطلاحات مهم انگلیسی هنگام رانندگی کردن
1. Fasten seatbelt
بستن کمربند
I need to fasten my seatbelt before we start driving.
قبل از اینکه شروع به رانندگی کنیم، باید کمربندم را ببندم.
عبارت Buckle up نیز مشابه همین عبارت است و به معنی بستن کمربند می باشد.
2. Cut off
راه کسی را بستن یا پیچیدن جلوی کسی
He cut off the truck in front of me.
او راه کامیونی که جلوی من بود را بست.
3. Fill up
پر کردن باک ماشین
Can you fill up the tank, please?
میشه باک رو پر کنید، لطفا؟
4. Overtake
سبقت گرفتن
Be careful when overtaking on a busy road.
وقتی در جاده شلوغ سبقت می گیری، مراقب باش.
5. Get in the car
سوار ماشین شدن
She got into the car and fastened her seatbelt.
او سوار ماشین شد و کمربند ایمنی اش را بست.
یکی دیگر از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی که می توان استفاده کرد، Jump است. زمانی که می خواهیم بر سریع سوار شدن تاکید کنیم می توانیم از Jump in the car هم استفاده کنیم.
6. Get out of the car
از ماشین پیاده شدن
Get out of the car, please.
لطفا از ماشین پیاده شوید.
7. Back up
دنده عقب گرفتن
The car backed up into the garage.
ماشین دنده عقب گرفت و وارد گاراژ شد.
همچنین برای دنده عقب به انگلیسی از کلمه To Reverse هم استفاده می شود.
8. Pull over
کنار کشیدن یا توقف در کنار جاده
We pulled over to the side of the road to take a break.
ما کنار جاده توقف کردیم تا کمی استراحت کنیم.
9. Speed limit
سرعت مجاز
The speed limit on this road is 50 kilometers per hour.
سرعت مجاز در این جاده 50 کیلومتر در ساعت است.
10. Ticket / Fine
هر دوی این عبارات به معنای جریمه شدن هستند.
He was fined for speeding in a school zone.
او به خاطر سرعت زیاد در منطقه مدرسه جریمه شد.
11. Cutting in
لایی کشیدن به انگلیسی
Cutting in is very dangerous.
لایی کشیدن بسیار خطرناک است.
تا به اینجا با 11 مورد از پرکاربردترین اصطلاحات رانندگی به انگلیسی آشنا شدیم. کمی از این اصطلاحات مفهومی که فاصله بگیریم، خوب است به تعدادی لغت مربوط به اجزای ماشین تسلط پیدا کنیم. تا بتوانیم راجع به اجزایی که درون ماشین وجود دارند به زبان انگلیسی صحبت کنیم.
اجزاء و اصطلاحات ماشین به انگلیسی
در ادامه معرفی اصطلاحات رانندگی به انگلیسی اجزای ماشین را بررسی می کنیم. در جدول زیر می توانید مهم ترین اجزای ماشین به علاوه ترجمه آن ها را مشاهده کنید.
ترجمه | واژه انگلیسی |
موتور | Engine |
لاستیک | Tire |
چرخ | Wheel |
در | Door |
شیشه | Window |
ترمز | Brake |
ترمز دستی | Parking brake |
فرمان | Steering wheel |
دنده | Gear |
صندلی | Seat |
چراغ جلو | Headlight |
چراغ عقب | Taillight |
آینه | Mirror |
آینه بغل | Side mirror |
آینه عقب | Rearview mirror |
کاپوت | Hood |
صندوق عقب | Trunk |
گلگیر | Fender |
باک بنزین | Fuel tank |
لوله اگزوز | Exhaust pipe |
رادیاتور | Radiator |
باتری | Battery |
پدال گاز | Accelerator |
پدال ترمز | Brake pedal |
کلاچ | Clutch |
کمربند ایمنی | Seat belt |
کیسه هوا | Airbag |
گیربکس | gearbox |
شمع | Spark plug |
فیلتر هوا | Air filter |
فیلتر روغن | Oil filter |
سقف | Roof |
سپر جلو | Front bumper |
سپر عقب | Rear bumper |
چراغ مه شکن | Fog light |
چراغ راهنما | Turn signal |
داشبورد | Dashboard |
اصطلاحات ترافیک به انگلیسی
همانطور که می دانید ترافیک در کشور های خارجی زبان هم وجود دارد. پس یادگیری اصطلاحات مربوط به آن ضروری است، بیاید کمی از این اصطلاحات را در جملات با یکدیگر یاد بگیریم.
1. Traffic
ترافیک
The traffic is heavy during rush hour.
ترافیک در ساعات اوج سنگین می شود.
2. Rush hour
ساعت اوج ترافیک/شلوغی
Let’s leave early to avoid the rush hour traffic.
بیایید زودتر حرکت کنیم تا از ترافیک ساعت شلوغی در امان باشیم.
3. Traffic jam
ترافیک سنگین / راهبندان
There’s a traffic jam on the highway.
در بزرگراه ترافیک سنگین است.
4. Gridlock
ترافیک بسیار سنگین
این عبارت را زمانی که ترافیک قفل شده است استفاده می کنند. به مثال زیر توجه کنید:
The city was in gridlock after the big game.
بعد از بازی بزرگ، شهر در ترافیک بسیار سنگین فرو رفته بود.
این 4 مورد از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی بود که بیشتر مربوط به ترافیک و ازدحام بود. در ادامه به معرفی تابلو های راهنمایی و نام انگلیسی هر کدام می پردازیم.
تابلوهای راهنمایی و رانندگی به انگلیسی
در جدول زیر لیستی از مهم ترین تابلوهای راهنمایی را به زبان انگلیسی مشاهده می کنید.
تابلو انگلیسی | معنی و مفهوم |
Stop sign | تابلو ایست |
Yield sign | تابلو حق تقدم |
No parking | پارک ممنوع |
No stopping | توقف ممنوع |
One-way street | خیابان یک طرفه |
Do not enter | ورود ممنوع |
Speed limit | محدودیت سرعت |
Curve | پیچ |
School zone | محدوده مدرسه |
Pedestrian crossing | گذرگاه عابر پیاده |
Railroad crossing | گذرگاه راه آهن |
No U-turn | دور زدن ممنوع |
Merge | ادغام جریان راه |
Detour | انحراف مسیر |
Construction zone | محدوده عملیات ساختمانی |
No trucks | ورود کامیون ممنوع |
High winds | باد شدید |
Falling rocks | خطر ریزش سنگ |
حال که با بخش زیادی از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی آشنا شدید و همچنین اجزای ماشین را شناختید، می توانیم اصطلاحاتی را که پشت فرمان استفاده می شود را یاد بگیریم. به عنوان مثال راهنما شدن یا پارک دوبل به انگلیسی چگونه بیان می شود؟ در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم.
اصطلاحات رانندگی پشت فرمان
1. Parallel park
پارک دوبل / موازی
I failed my driving test because I couldn’t parallel park.
آزمون رانندگی ام را مردود شدم چون نمی توانستم پارک دوبل انجام دهم.
2. Adjust the mirrors
تنظیم کردن آینه ها
Adjusting the side mirrors correctly can help prevent accidents.
تنظیم صحیح آینههای بغل می تواند به جلوگیری از تصادف کمک کند.
3. Blinker
چراغ راهنما / فلاشر
برای راهنما زدن به انگلیسی باید عبارت Turn on blinker استفاده کرد. البته در انگلیسی آمریکایی از Turn signal هم استفاده می شود.
You forgot to turn on your blinker.
راهنمای خودت را روشن نکردی.
4. blind spot
نقطه کور
Always check your blind spot before changing lanes.
قبل از تغییر لاین همیشه نقطه کور خود را بررسی کنید.
5. Put on headlight
روشن کردن چراغ جلو
It’s getting dark. Please put on your headlights.
هوا تاریک می شود. لطفا چراغ جلو را روشن کنید.
6. Shift into gear
توی دنده زدن
زمانی که ماشین را توی دنده می زنیم از این عبارت استفاده می کنیم. همچنین برای بیان شروع کردن یک کار یا پروژه از این عبارت استفاده می شود.
I shifted into gear and pulled out of the driveway.
دنده را عوض کردم و از پارکینگ زدم بیرون.
در ادامه تعدادی از اصطلاحات رانندگی به انگلیسی که در شرایط خاص و حوادث استفاده می شود را مشاهده می کنید.
اصطلاحات رانندگی در شرایط خاص
1. Get a flat tire
پنچر شدن لاستیک
Getting a flat tire is always a hassle.
پنچر شدن لاستیک همیشه دردسر ساز است.
2. Run out of gas
تمام شدن بنزین
We were stranded on the side of the road because we ran out of gas.
کنار جاده ماندیم چون بنزین مان تمام شده بود.
ran گذشته فعل run است.
3. Get lost
گم شدن
معانی مختلفی برای این عبارت وجود دارد اما در بحث رانندگی منظور گم شدن در راه است.
I got lost on the way to the beach.
من در راه ساحل گم شدم.
4. Breakdown
خراب شدن (خودرو)
My car broke down on the way, can you help me?
ماشینم در راه خراب شده، میشه کمکم کنی؟
5. Get pulled over
متوقف شدن توسط پلیس
Officer, I don’t know why you pulled me over.
افسر، نمی دانم چرا مرا متوقف کردید.
جمع بندی
امیدواریم از خواندن این مقاله اطلاعات مفیدی را به دست آورده باشید. سعی کردیم اصطلاحات رانندگی به انگلیسی را در موقعیت های مختلف مورد بررسی قرار دهیم. از اصطلاحات حین رانندگی گفتیم و اجزای ماشین را بررسی کردیم. در ادامه نیز لغات و اصطلاحات ترافیک و علائم راهنمایی رانندگی را معرفی کردیم. ممنونیم که تا پایان این مطلب همراه ما بودید اگر پیشنهاد یا انتقادی راجع به نوشته دارید حتما در بخش نظرات پایین همین صفحه برای ما ارسال کنید.