پرکاربردترین لغات و اصطلاحات سیاسی انگلیسی
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا پرکاربردترین و مهمترین لغات و اصطلاحات سیاسی در زبان انگلیسی را به شما آموزش دهیم. اگر قصد دارید دایره لغات خود را افزایش داده و نتیجه بهتری را در آزمون های خود بگیرید پیشنهاد می کنیم تا پایان این مقاله جامع و کاربردی یادگیری زبان انگلیسی با کامران همراه ما باشید.
اکثر کلماتی که در این حوزه استفاده می شوند مربوط به مشاغلی مانند وکالت و قضاوت است. اما یادگیری این کلمات و اصطلاحات سیاسی برای افرادی که می خواهند نتیجه خوبی را در آزمون های داخلی و بین اللملی بگیرند بسیار ضروری است. پس در ادامه به معرفی مهم ترین اصطلاحات می پردازیم.
politics
سياست
.
the ballot
رای
.
the parliament
مجلس
.
the congress
کنگره
.
the party (political party)
حزب (حزب سیاسی)
.
the congressman
سخنگو
.
the president
رئیس جمهور
.
the democrat
دموکرات
.
the prime minister
نخست وزیر
.
the election
انتخابات
.
the republican
از حزب جمهوری خواه
.
the governor
فرماندار
.
the senate
مجلس سنا
.
the house of representatives
مجلس نمایندگان
لغات و اصطلاحات سیاسی انگلیسی
the senator
سناتور
.
the king
پادشاه
.
the vote
آرا
.
the mayor
شهردار
.
10 Article resolution
قطعنامه 10 ماده ای
.
abductor
آدم ربا
.
abortive attempt
تلاش نافرجام
abortive coup
کودتای نافرجام
.
abrogation
لغو
.
abstain
امتناع کردن
.
Abuse
سوء استفاده کردن
.
accommodate
سازش کردن
.
Address
خطاب کردن
.
Air Field
فرودگاه نظامی
لغات و اصطلاحات سیاسی در زبان انگلیسی
Proportinal representation نمایندگی نسبی
Public opinion افکار عمومی ؛ افکار مردم
Racial distinction تبعیض نژادی ؛ تمایز نژادی
Racism نژاد پرستی
Racist نژاد پرست
اصطلاحات سیاسی
Range گستره ؛ برد
Optimum level سطح بهینه
Ordinary law قوانین متعارف
Original frontier مرزهای اولیه
Overt military action اقدام نظامی آشکار
Parallel ( th) مدار ۳۸ درجه
Peace negotiations مذاکرات صلح
Personal authorities اختیارات شخصی
Policy preparation سیاست گذاری
Political movement نهضت سیاسی ؛ جنبش سیاسی
Political union اتحاد سیاسی
Multi-party assembly مجمع چند حزبی
Mutual disappointment نارضایتی متقابل ؛ نارضایتی دو جانبه
National saviour منجی ملی ؛ ناجی ملت
National interest مصالح ملی
National currency پول ملی
Nationalize ملی کردن
NATO سازمان پیمان آتلانتیک شمالی
Negotiations مذاکرات ؛ گفتگوها
Nuclear strategy راهبرد هسته ای
Official existence موجودیت رسمی
Massive invasion تهاجم گسترده
Materialism ماده گرایی
Member countries کشورهای عضو
Middle class طبقه متوسط
Military capacity توان نظامی
Military movements تحرکات نظامی
Military superiority برتری نظامی ؛ تفوق نظامی
اصطلاحات سیاسی
Moderate متوسط ؛ میانه رو
Moderate policy سیاسی میانه رو ؛ خط مشی میانه رو
Moderation میانه روی
Labour level جمعیت کارگری
Law-creating قانونگذاری
League of nations اتحادیه ملل
Left-wing جناح چپ ؛ چپگرا
Left-wing parties احزاب چپگرا
Legal system نظام قانونی
Legislation قانون گذاری
Lower house مجلس نمایندگان ؛ مجلس عوام
Major war جنگ گسترده ؛ جنگ تمام عیار
Masses توده ها
Institution running اداره نهاد
International agreement قرارداد بین المللی ؛ پیمان بین المللی
International context عرصه های بین المللی
IQ test آزمون بهره ی هوشی
Iron curtain پرده ی آهنین
Isolationism انزوا گرایی ؛ انزوا طلبی ؛ کناره گیری
Judiciary قوه قضاییه
Kitchen cabinet مشاورین خصوصی ؛ مشاورین پشت پرده
Korean war جنگ کره
Labour party حزب کارگر
جمع بندی
این ها تعدادی از پرکاربرد ترین لغات و اصطلاحات سیاسی انگلیسی بود. توصیه می کنیم برای تسلط به زبان انگلیسی و افزایش دایره لغات حتما به یک موضوع خاص بسنده نکنید. با مراجعه به بخش مقالات در ابتدای سایت می توانید به انبوهی مطلب راجع به گرامر و لغات دسترسی داشته باشید. امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید.