کامل ترین مرجع اصطلاحات کار و استخدام
شما هم ممکن است در یک کشور انگلیسی زبان جویای شغل و یا کار جدیدی هستید و حتی ممکن است قصد درخواست برای کاری دا دارین و برای پرکردن فرم استخدام . مصاحبه نیاز به یک سری اصطلاحات پرکاربرد و اساسی کاری و شغلی دارید. تا پایان این مقاله آموزشی با یادگیری زبان با کامران همراه باشید.
Making a job application
درخواست کردن برای یک شغل
I saw your advert in the paper
تبلیغات شما را در روزنامه دیدم
?could I have an application form
میشه لطفا یک فرم تقاضای استخدام به من بدید؟
?could you send me an application form
میشه یک فرم تقاصای کار برای من بفرستید؟
I’m interested in this position
من به این کار علاقه مند هستم
I’d like to apply for this job
می خواهم برای گرفتن این شغل درخواست بدم
Asking about the job
سوال کردن در مورد شغل
?is this a temporary or permanent position
آیا این یک شغل موقتی یا دائمی است؟
?what are the hours of work
ساعات کاری چگونه است؟
?will I have to work on Saturdays
آیا شنبه ها هم نیز باید کار کنم؟
?will I have to work shifts
آیا باید به صورت شیفتی کار کنم؟
?how much does the job pay
چقدر برای این کار به من حقوق می دهید؟
10$an hour
ساعتی 10 دلار
£350a week
هفته ای 350 دلار
?what’s the salary
دستمزد چقدر است؟
£2,000 a month
2000 دلار در ماه
اصطلاحات و مکالمات مورد نیاز برای استخدام
£30,000 a year
30000 دلار در سال
?will I be paid weekly or monthlyآیا حقوقم را به صورت هفتگی پرداخت می کنید یا ماهیانه؟
?will I get traveling expenses
آیا هزینه های سفرهایم را پرداخت می کنید؟
?will I get paid for overtime
آیا برای اضافه کاری به من حقوق می دهید؟
?is there
آیا اینجا
a company car
ماشین از طرف شرکت
a staff restaurant
کارکنان رستوران
a pension scheme
حقوق بازنشستگی
free medical insurance
بیمه پزشکی رایگان
?how many weeks’ holiday a year are there
در طول یکسال چند هفته مرخصی دارم؟
?who would I report to
به چه کسی باید گزارش بدهم؟
I’d like to take the job
مایلم که این شغل را بگیرم
?when do you want me to start
کی باید شروع بکار کنم؟
Things you might hear
چیزهایی که ممکن است بشنوید
we’d like to invite you for an interview
می خواهیم شما را برای یک مصاحبه دعوت کنیم
this is the job description
این شرح وظایف کاری است
کاربردی ترین اصطلاحات کار و استخدام
?have you got any experience
آیا تجربه ای در این کار دارید؟
?have you got any qualifications
آیا مهارت فنی خاصی دارید؟
we need someone with experience
ما به یک فرد باتجربه نیازمندیم
we need someone with qualifications
ما به فردی با مهارت های فنی بالا نیازمندیم
?what qualifications have you got
شما چه ویژگی و مهارتی دارید؟
?have you got a current driving license
آیا شما در حال حاضر گواهی رانندگی دارید؟
?how much were you paid in your last job
در جای قبلی که کار می کردید چقدر به شما حقوق می دادند؟
?do you need a work permit
آیا شما مجوز کار(مدرکی که به کسانی که در یک کشور خارجی هستند داده می شود تا بتوانند در آن کشور کار کنند)دارید؟
we’d like to offer you the job
ما می خواهیم این شغل را به شما پیشنهاد دهیم
?when can you start
کی می توانی شروع به کار کنید؟
?how much notice do you have to give
چند بار اخطار می دهید؟
there’s a three month trial period
سه ماه اول به صورت آزمایشی می باشد
we’ll need to take up references
ما نیاز به معرف داریم
this is your employment contract
این قرارداد استخدام شما می باشد
(CV (curriculum vitae
سوابق کاری و تحصیلی, رزومه
Name
نام خانوادگی
Address
آدرس
Telephone number
شماره تماس
Email address
آدرس ایمیل
Date of birth
تاریخ تولد
Nationality
ملیت
Marital status
وضعیت تاهل
Education
تحصیلات
Employment history
سوابق کاری
Leisure interests
علایق تفریحی در اوقات فراغت
Referees
معرف ها
some useful vocabulary about Getting a job
چند واژگان مفید درباره ی گرفتن شغل
Getting a job
گرفتن یک شغل
(ad or advert (abbreviation of advertisement
تبلیغات
application form
فرم استخدام
appointment
قرار ملاقات
اصطلاحات موردنیاز شغل و استخدام
(CV (abbreviation of curriculum vitae
رزومه
job description
شرح وظایف شغلی
interview
مصاحبه
job offer or offer of employment
پیشنهاد شغلی
qualifications
مهارت های فنی, ویژگی ها
to apply for a job
فرم پر کردن برای یک شغل
to accept an offer
قبول کردن یک پیشنهاد شغلی
to reject an offer or to turn down an offer
رد کردن یک پیشنهاد شغلی
to hire
استخدام کردن
job
شغل
career
حرفه
part-time
نیمه وقت
full-time
تمام وقت
shift work
کار به صورت شیفتی
temporary
موقتی
contract
قرارداد
permanent
دائمی
starting date
زمان شروع کار
notice period
مهلت اعلام پذیرفتن یا رد کردن پیشنهاد شغلی
Salary and benefits
حقوق و مزایای شغلی
bonus
پاداش
car allowance
هزینه ای مربوط به ماشین
company car
ماشین از طرف شرکت
health insurance
بیمه سلامت
holiday pay
حقوق در روز های تعطیل
holiday entitlement
مرخصی گرفتن
maternity leave
مدت زمانی که یک زن حامله می تواند تا به دنیا آمدن بچه مرخصی بگیرد
overtime
اضافه کار
paternity leave
مدت زمانی که یک پدر برای مراقبت از زن باردار خود تا به دنیا آمدن بچه مرخصی بگیرد
part-time education
تحصیلات نیمه وقت
pension scheme or pension plan
برنامه بازنشستگی, حقوق بازنشستگی
promotion
ترفیع شغل
salary
دستمزد
salary increase
افزایش دستمزد افزایش
sick pay
حقوقی که به فردی که به دلیل بیماری قادر به کار کردن نیست, داده می شود
staff restaurant
کارکنان رستوران
training scheme
دوره آموزشی, دوره کارآموزی
travel expenses
هزینه های سفر
wages
کارمزد, اجرت
working conditions
شرایط کاری
working hours
ساعات کاری
Types of worker
انواع کارکنان
مهم ترین اصطلاحات شغل و استخدام
owner
مالک
managing director
مدیرعامل
director
سرپرست
manager
مدیر
boss
رئیس
colleague
همکار
trainee
کارآموز
apprentice
شاگرد
volunteer
داوطلب
Leaving employment
ترک کردن شغل
to fire
اخراج شدن
(to get the sack (colloquial
اخراج شدن(عامیانه)
to resign
استعفا دادن
to retire
بازنشسته شدن
leaving date
تاریخ ترک کردن
redundant
اخراج شده, اخراجی
redundancy
اخراج به دلیل عدم نیاز
redundancy pay
پولی که بابت اخراج به فرد داده می شود
retirement age
سن بازنشستگی
مکالمات و اصطلاحات شغل و استخدام
• یک سری اصطلاحات رو با هم یاد بگیریم که مخصوص مکالمات کاری و شغلی هستند .
Have A Lot On Your Plate
زمانی که در حال حاضر مسئولیت ها و اعمال زیادی دارید برای انجام دادن . برای مثال :
Sorry I didn’t call you back sooner; I have a lot on my plate right
Think Outside The Box
این اصطلاح به این منظور هست که خلاقانه فکر کن یا شیوه های جدید رو ابداع کن . برای مثال :
We need to come up with a really good Reason. Let’s try to think outside the box
On The Back Burner
این اصطلاح برای پروژه یا مسئولیتی به کار میره که از اهمیتی کمتری نسبت به بقیه امور برخوردار هست .برای
مثال :
The preliminary market analysis is on the back burner; I have some other projects that are taking priority
Ramp Up
این اصطلاح زمانی به کار میره که نیاز باشه تولید یک محصول در شرکت کاهش پیدا کنه . برای مثال :
We need to ramp up our efforts to find new customers
People Person
این اصطلاح برای افرادیه که در زمینه کاری مهارت های فوق العاده بالا و قوی دارند و شیفته جذب افراد مختلف در زمینه کاری هستند و ارتباطات اجتماعی قوی دارند. برای
مثال :
Ashley’s been promoted to director of human resources. She’ll do a great job.she’s a real people person
Put Something Off
این اصطلاح هم به معنای عقب انداختن یا به تاخیر انداختن یک پروژه و مسئولیت میباشد .برای مثال :
I put off writing the report until the last day, and now I have to work overtime to finished it
یادگیری اصطلاحات موردنیاز در زمینه کار
•خب حالا بریم سراغ بعضی از شغل ها و vocabulary های آنها
optician چشم پزشک
fishmongers ماهی فروش
Chambermaids . نظافت چی
Butchers قصاب
Judge قاضی
حالا با یک سری اصطلاحات برای زمانایی که یک شغل رو از دست میدیم یا اخراج میشیم یا کار رو ترک میکنیم آشنا میشیم :
•To leave your job
To resign / To quit /To give up a job
•To lose a job
To be dismissed / To be fired / To get the
Sake / To be saked / To get the chop